حکایت آموزنده همسایه فضول
این حکایت از آنجا شروع میشود که : زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسباب کشی کردند. روز بعد هنگام صرف صبحانه زن متوجه شد که همسایه اش در حال آویزان کردن رخت های شسته است. رو به همسرش کرد و گفت: لباس ها را...
View Articleحکایت لقمان و میوه ها
حکایتی زیبا از لقمان و میوه ها: روزگاری، لقمان حکیم در خدمت خواجه ای بود. خواجه، غلام های بسیار داشت. لقمان بسیار دانا همواره مورد توجّه خواجه بود. غلامان دیگر بر او حسد می ورزیدند و همواره پی بهانه...
View Articleزن متولد فروردین
دوشیزه های مریخی جذاب هستند و قدرتهای ویژه ای دارند و بیش از همتای مردشان در بدست آوردن دل دیگران موفق هستند . این زنان حین ورود به یک اتاق ، با صراحت لهجه و صداقت جمع را مجذوب خود می کنند . بعضی به...
View Articleزن متولد اردیبهشت
یک جلسه زنانه سرزده اید، مطمئن باشید رئیس جلسه حتماً زن متولد اردیبهشت است او احتمالاً چند شیشه ترشی و یا مربا نیز به همراه دارد . می پرسید از کجا می دانم ؟ خوب اگر ونوس را پدید آورنده خوبی ها ، صاحب...
View Articleروش بازی تخته نرد
تخته نرد چیست؟ تخته نرد ،بازی دو نفره ای است که در ان هر بازیکن ۱۵ مهره سفید یا ۱۵ مهره سیاه روی زمین بازی که از ۲۴ خانه تشکیل شده دارد و باید بر اساس عدد روی تاس و قوانین مخصوص این بازی انها را به...
View Articleتربیت سگ
روشهای آموزشی متفاوتی برای تربیت سگ وجود دارد و همچنین اهداف مختلفی از این آموزشها پی گرفته میشود، این اهداف شامل پایهایترین آموزش یعنی فرمانبرداری تا تخصصیترین زمینهها مانند اجرای قانون، مقاصد...
View Articleداستان کوتاه درخت جاودانگی
داستان کوتاه درخت جاودانگی داستانی آموزنده و شنیدنی است که امیدوارم مورد رضایت شما واقع گردد وقتی، دانایی به طریق داستان گفته بود که درختی در هندوستان است که هر که میوه ی آن را بخورد عمر جاودان می...
View Articleضرب المثل لن ترانی
لن ترانی کلام الهی است و در کتاب آسمانی قرآن سوره اعراب ریشه و علت شأن نزول آن به طور وضوح شرح داده شده ولی جای تعجب است که این کلام مقدس در مواردی به صورت ضرب المثل درآمده که به هیچ وجه در شأن و مقام...
View Articleداستان کوتاه دو برادر
داستان دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی کار می کردند که یکی از آنها ازدواج کرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود . شب که می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می کردند . یک...
View Article۲ داستان کوتاه عاشقانه زیبا
داستان عاشقانه کوتاه قربانی هوا سرد بود،سوزناک و بیرحم.اما صورت محسن خیس عرق.عرق ترس،عرق شرم.در ماشین رو باز کرد و پیاده شد.پیر مرد افتاده بود روی آسفالت کف جاده.محسن هنوز باورش نشده بود که با صدوده...
View Article